علاقهمندي ها
شيعه اثني عشري
89/2/10
و به زنان ما شعور
و به مردان ما شرف
و به پيران ما آگاهي
و به جوانان ما اصالت
و به اساتيد ما عقيده
و به دانشجويان ما نيز عقيده
و به خفتگان ما بيداري
و به دينداران ما دين
و به نويسندگان ما تعهد
و به هنرمندان ما درد
و به شاعران ما شعور
و به محققان ما هدف
و به نوميدان ما اميد
+
درباره هلو كاست بچه ها دقيقا چي ميدونيد راستي؟؟؟؟؟!!!!!!!!

مرصاد
89/2/7
هلوکاست به معناي از بين بردن به وسيله ي آتش بطوري که بدن کاملا از بين برود است واز دو واژه يوناني holos به معناي تمام وkalein به معناي سوزاندن تشکيل شده است . که اشاره به کشتار يهوديان در جنگ جهاني دوم دارد که بوسيله الي ويزل براي اولين بار مطرح شد
اصطلاح هلوکاست يا کورهاي آدم سوزي به سه شکل بکار مي رود : 1- در زبان انگليسي holos kalein يا هلوکاست 2- در عبري کلا سيک اولم کالين 3- در عبري مدرن شو آه............... تا بعد فعلا
+
زيارت زين الدين 25 پرده از زندگي فرمانده 25 ساله و رتبه چهارم دانشگاه پزشكي شيراز((گرفته شده از روزنامه كيهان))
شقايق بانو
89/1/26
1:::::: پدر و مادرش اصفهاني بودند اما 1338 در تهران متولد شد. تهران كه بودند خواهرهايش مي خواستند مدرسه بروند، ديدند بي حجابي غوغا مي كند. مدتي رفتند خرم آباد. بعد آمدند قم ماندگار شدند. بچه كه بود، فرز و زرنگ بود. هم بازي اش را مي كرد و هم قرآن را خوب مي خواند. مادرش معلم قرآن بود.
مشق شبش را همان موقع كه وارد خانه مي شد مي نوشت. كمتر بچه اي مثل او بود كه در همان پاي در، كفش به پا روي زمين بخوابد و شروع كند به مشق نوشتن. چند سال بعد براي خودش كسي شد. خيلي جذاب بود. خوش تيپ
مي گشت. با ادب بود؛ خيلي بيشتر از هم سن و سالانش.
25::::::::جنازه هايشان كه به صحن حرم حضرت معصومه(س) رسيد؛ جمعيت موج مي زد. مادرش خطبه وداع را خواند. جملاتش پر از بغض بود، چشمش لبريز اشك. هر دو پسرش يكجا پر كشيده بودند اما ايستاده بود. خم به ابرو نمي آورد. رو به آسمان كرد؛ زير گلدسته هاي حرم و گفت: «اي كاش به اندازه رگ هاي بدنم فرزند داشتم و در راه اسلام فدا مي كردم .» آقا مهدي كنار برادرش مجيد كربلايي شده بود.
+
دشمنان مشغول كارند، با احتياط برانيد... سبقت ممنوع!! دير رسيدن به پست رياست جمهوري بهتر از هرگز نرسيدن به امام (ره) است....سرعت مجاز، سرعت حركت ولي فقيه است... اگر پشتيبان ولي فقيه نيستيد لااقل كمربند دشمن را نبنديد... با دنده ي لج حركت نكنيد. با وضو وارد شويد و حركت كنيد. اين جاده مطهر به خون شهداست....(حسين قدياني)

يا ثارالله وابن ثاره
89/1/11
س ع ت
88/11/15
سيد احمد ا يزدخواه
88/12/4
منتها چيزي كه مغفول است اينست كه قضيه مثل آنست كه مثلا ميگويند اين چيه رايانه يا كامپيوتر زندگيش يا كارش ( صفر يك ) است ، در حاليكه در واقع هيچ ماشيني يافت نمي شود كه صفريك كار كند ! يا بايد كار كند ! كه در حرف از ولايت فقيه هم همينطورست قضيه
+
سلام.. بچه ها اين عكس را در سفر زيارتي اربعيــــــــــــــن كه ديگه داشتيم مي رسديم به كربلاخودم گرفتم. گنبد حرم اقا ابوالفضل است

*آسمان*
88/11/29
+
چنين که يخ زده ايمان من اگر هر روز// هـزار بـار بـيــايـد بـهـــار کـافـي نـيـسـت//
خودت دعـا کن اي نازنين که برگردي// دعاي اين همه شبزندهدار کافي نيست

محمد موسوي.9
88/11/25
سلام.. ممنونم وسلامت باشيد انشالله حتما سوغاتي در اينده بهتان مي رسه.((دعاي خير)) . ولي بهر حال باز ممنونم كه بيادم بوديد .شما خوبيد؟؟؟ اميد وارم كه شاد باشيد
يا صاحب الزمان ميخواهم نفس بكشم بدون همنفس
ميخواهم راه بروم بدون همراه
ميخواهم سفر كنم بدون همسفر
ميخواهم تنها باشم ميخواهم تنها باشم
اين تن خسته ي من و آغوش امن تو
در برم گير.
+
شهادت امام حسن مجتبي (ع) را به همگي تسليت عرض ميكنم...در اين فيد مي خواهم بحثي درباره امام حسن (ع) و معرفت شناسي نسبت به ايشون داشته باشم...هر كس روايت و يا حديث يا مشخصه اخلاقي خاصي از اين امام بزرگوار را شنيده و يا خوانده در اين فيد قرار دهند تا همه بهره ببرند.يا حق

نغمه-23
88/11/25
در نيمه ماه رمضان سوم هجري، د رمدينه متولد شدند و نام گذاري ايشون از جانب خداوند بود كه از طريق جبرئيل بر پيامبر بزرگ اسلام وحي شد. وحي، فرود آمد و گفت: « خدايت سلام ميرساند و ميگويد چون علي براي تو همانند هارون براي موسي است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون عليه السلام يعني شبّر قرار ده!»
رسول خدا فرمود: « زبان من عربي است و شبّر، عبري است.»
جبرئيل گفت: « شبّر در زبان عرب به معناي« حسن» است.»
به اين ترتيب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنيهي آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترين القابش« سيّد» و «سبط» و «تقي» است
+
داستان کوتاه وپر معنا (چگونه ميتوانم مثل تو باشم)
مرد زاهدي که در کوهستان زندگي مي کرد، کنار چشمه اي نشست تا آبي بنوشد و خستگي در کند. سنگ زيبايي درون چشمه ديد. آن را برداشت و در خورجينش گذاشت و به راهش ادامه داد.
در راه به مسافري برخورد کرد که از شدت گرسنگي با حالت ضعف افتاده بود. کنار او نشست و از داخل خورجينش ناني بيرون آورد و به او داد.
باد صبا
88/11/23
چند روز بعد، همان مسافر نزد زاهد آمد و گفت: «من خيلي فکر کردم، تو با اين که مي دانستي اين سنگ چه قدر ارزش دارد، خيلي راحت آن را به من هديه کردي.» بعد دست در جيبش برد و سنگ را در آورد و گفت: «من اين سنگ را به تو برمي گردانم ولي در عوض چيز گران بهاتري از تو مي خواهم. به من ياد بده که چگونه مي توانم مثل تو باشم؟»
مرد گرسنه هنگام خوردن نان، چشمش به سنگ گران بهاي درون خورجين افتاد. نگاهي به زاهد کرد و گفت: «آيا آن سنگ را به من مي دهزاهد بي درنگ سنگ را درآورد و به او داد. مسافر از خوشحالي در پوست خود نمي گنجيد. او مي دانست که اين سنگ آنقدر قيمتي است که با فروش آن مي تواند تا آخر عمر در رفاه زندگي کند، بنابراين سنگ را برداشت و باعجله به طرف شهر حرکت کرد.
خانگل زاده مشكات
88/11/20
خداوند متعال در قرآن کريم، پس از امر به مشورت به پيامبر اکرم( ص) مىفرمايد:
«و شاورهم فى الامر فاذا عزمت فتوکل على الله»؛ در کارها با آنان مشورت کن، اما هنگامى که تصميم گرفتى (قاطع باش) و بر خدا توکل کن.»
خانوم کامپيوتر
88/11/16
اصلاحات از ضروري ترين و مسلّم ترين تعاليم اسلامي است که به صورت تکليفي فردي و اجتماعي تبيين گشته وگستره آن همه امور را در بر مي گيرد
اصل اصلاح طلبي رو كسي رد نمي كنه بلكه آنچه كه روش حرف هست اينه كه اصلاح طلبي فعلي با رهبران نالايق ،به بيراهه رفته است
*::.دکترسارا.::*
88/11/15
صراط
88/11/10
البته موافق نيستم همه ي ما اصلاح طلب يا اصول گرا(از نوع قرآني يا نوع مثبت)هستيم.بعضي ها به اسم اين دو كارهاي پليدي انجام ميدن.پس نميشه گفت همه ي ما.البته مطمئنن شما يك عده ي مد نظر داشتيد.